شعر در مورد پاییز از سعدی شعر در مورد پاییز از سعدی ، شعر معروف درباره پاییز از شهریار و فروغ و مولانا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد. شعر در مورد پاییز از سعدی بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گل به فصل خزان در نبینی درخت که بی برگ ماند ز سرمای سخت برآرد تهی دستهای نیاز ز رحمت نگردد تهیدست باز مپندار از آن در که هرگز نبست که نومید گردد بر آورده دست ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ شعر درمورد پاییز سعدی بوی گل و بانگ مرغ برخاست هنگام نشاط و روز صحراست فراش خزان ورق بیفشاند نقاش صبا چمن بیاراست بیشتر بخوانید : شعر در مورد سجده ، شکر و زیارت عاشورا و شجده نکردن شیطان یک بیت شعر در مورد پاییز از سعدی باران به بساط اول این سال ببارید ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد هر جور که بر طرف چمن باد خزان کرد گل مژده بازآمدنت در چمن انداخت ...